بدون عنوان
سلام طاها جون بالاخره بعد از چندی غیبت دوباره برگشتیم امروز عمه ناهید و پسر عمه یاشار خونه ما مهمونن . یاشار انقد بازی کرده که خسته افتاده ولی تو و امیری هنوز بیدارین وهمش از من و عمه بیگاری میکشین تا ما براتون عکس بکشیم دیگه فقط مونده بود عکس مغازه ای که شلوار میفروشه که اونو هم کشیدیم. ...
نویسنده :
مامان طاها
15:08